:: IRAN - Pen and Paper Roleplaying Games ::

قوانين به روز شدن:

Labels: Fast Action Rules

قوانيني رو که فقط احتياج به يک تاس معمولي (1D6) داشت رو به روز کردم و براش يک سری قوانين اضافي هم گذاشته ام. برای گرفتن فايل pdf روی لينک زير و يا در کنار صفحه در قسمت لينکها روی اسم Fast Action Rules کليک کنيد:

لطفا در صورتي که تست کردين و در صورتي که هرنوع ايرادی داشت با من تماس بگيريد تا مشکل رو يا بشه با توضيح و يا با اصلاح قوانين حل کرد.

متشکر

Labels: Fast Action Rules

در مورد backstab بايد بگم که حتما بايد هدف surprise بشه!!! در صورتي که اين اتفاق نيافته AC عادی بوده و بايد برای حمله initiative ريخته بشه. فقط در صورتي که هدف مورد نظر surprise شده باشه شما +4 و قابليت x4 کردن را داريد... در اين حالت AC بدون در نظر گرفتن bonusهای DEX حساب مي شود! در مورد x4 هم بگم که اول تاس برای اسلحه ريخته ميشه و ضرب در چهار ميشه و بعد bonusهای اسلحه و Strength به اوون اضافه ميشه!!!

نکته مهم ديگه اينکه در مورد تاسهايي که بازيکن از نتيجه اوون مطمئن نيست (در اينجا تاس surprise و يا Hide in Shadow و حتي Move Silently و خيلي تاس های ديگه...)، همه اين نوع تاسها توسط Game Master ريخته ميشه و نتيجه رو اعلام مي کنه... ياد آوری بعدي اينکه... Game Master هميشه حق داره!!!! اگر خيلي بده... عوضش کنيد!!! ولي با اينکه حق اين رو دارين که بعد از بازی با او صحبت کنيد، به هيچ عنوان حق ندارين در حين بازی با او سر و کله بزنيد!!! بازهم در نظر داشته باشيد که حتي بعد از بازی اگر Game Master باز هم سر حرف خودش هست، خب باز هم حق با اوونه!!! اينا رو گفتم چون اصولا سر موضوع backstabهميشه جنجال پيش مياد و همه نق مي زنن!!!

Labels: Gameplay Tips

هيچ فرقي نداره! حتي يه بچه کوچيک هم مي تونه دوتا شمشير دستش بگيره (به شرطي که يکي از اوونا کوچيکتر از اوون يکي ديگه باشه!). حالا رانجر مي تونه دو تا شمشير رو بدون منفي هاي هميشگي داشته باشه و باز هم اوونم به شرطي که زره چرمي تنش کرده باشه (يا زرهي که تنش هست از لحاظ دست و پا گيری مثل زره چرمي باشه). ديگه خيلي هم مي خواهيد شيک کار کنيد؟ کاری نداره... کافيه که يه تخصص به همين اسم درست کنيد و 2 تا skill point حرومش کنيد تا مثل رانجر بدون دنگ و فنگ بجنگيد!!!

در ضمن ياد آور ميشم که به صورت عادی يک دست با منفي 2 و دست ديگه با منفي 4 ضربه ميزنه که در صورت رانجر بودن يا تخصص مربوطه را داشتن و زره سبک به تن داشتن اين تبديل مي شه به صفر و منفي 2!!!

Labels: Gameplay Tips

با توجه به comment نوشته قبلي چند نکته به نظرم اوومد که بايد کاملا مشخص بشه! بله! همه charisma (جذبه) رو کمترين ميذارن! برای همين هم هيچوقت دوست ندارن paladin يا druid باشن که جذبه بالا مي خواد!!! برای همين امروز براتون سعي مي کنم اين "معيار"ها رو توضيح بدم.

Strength / Force
قدرت بدني: برای زور زدن استفاده ميشه! در بطری مربا رو نمي تونيد باز کنيد؟ بدين يه آدمي که Strength زيادي داره! مي خواهيد با زور و تنه زدن دری را باز کنيد؟ وزنه ای را بلند کنيد؟ بار سنگيني حمل کنيد؟ همين به درد مي خوره!

Dexterity
چابکي: يه حرکت سريع؟ يه عکس العمل ناگهاني؟ يا در فاصله کوتاه با سرعت دويدن؟ (دو 100 متر) شايد هم مي خواهيد خيلي سريع قفل دری را باز کنيد و وارد اتاق بشين قبل از اينکه نگهبان ها سر برسند؟

Intelligence
هوش يا حافظه؟ بالاخره اون چيزيه که احتياج نداره ياد گرفته باشين! يا اينکه چيزی را ياد بخواهيد بگيريد. معمايي را مي خواهيد حل کنيد يا مسئله مهمي که (به شرط بلدبودن موضع اصلي) معمای داستان را حل مي کند؟ شايد هم خيلي سريع نياز داريد دستورعمل پرواز يک هواپيمای 747 رو بخونيد چونکه خلبانهای آن مرده اند؟!

Wisdom / Sagesse
دانايي: سر اين يکي بحث هستش! به هر حال نظر من اينه که دانايي اون چيزيه که اکتسابي به آدم ميرسه! دانش شخص است و اگر قراره کاری که نياز به بلد بودن داره رو انجام بدين بايد با wisdom سنجيده بشه!

Constitution
مقاومت بدني: استقامت بدن است! يکي ممکنه خيلي زور داشته باشه و کلي هم وزنه های سنگين رو مثل پر کاه بلند کنه ولي با اولين بد سرد سرما بخوره!!! Constitution مقاومت بدن است در برابر ضربه يا زهر!

Charisma
جذبه: همون که همه کمترين رو ميذارن! مي دونين چرا کمترين رو ميذارين؟ چون حرف زدن براتون مهم نيست!!! آره، به همين سادگي! جذبه توانايي های ارتباطي شخصيت را در بر ميگيره! همون مخ زدن، اطلاعات گرفتن، بلوف زدن، فرمان دادن و خيلي چيزهاي ديگه!!! مثلا همين فرمان دادن: يه آدمي با جذبه بالا فرمانش رو کسي عقب نمي اندازه و به نحو احسن انجام ميده! ولي کافيه يه فرمان از يه آدمي بگيرين که جذبه زيادي نداره! اول از همه به خودش ميگه بروبابا! ياروو ديوونه اس!!! بعدش هم حالا تا ببينه کي وقت مي کنه که کار رو انجام بده!!! يه مثال ديگه! مي خواهين يه اتاق رو خالي کنيد تا بتونيد يه چيزی رو از اونجا کش برين! يهو وارد اتاق مي شين و فرياد مي زنين... بيرون دعوا شده!!!!! دارن هم ديگه رو مي کشن!!!! ملت هم که ماشااله همه فضول!!! يهو همه مي رن ببينن چه خبره!!! Adjustment Reaction برای اين تاس يه نعمت بزرگه!!!!

خلاصه اينکه بسته به نوع بازیه که اين اعداد بالا يا پايين ميشن! باز هم مثال تکراری مي زنم ولي سناريويي که همه با در و ديوار درگير شدن (سه تا چهار بازيکن) من فقط با يه چماق که از روی زمين جمع کرده بودم حل شد!!! نحوه بازی رو عوض کنيد Charismaی بالا براتون مهم ميشه!!!

Labels: FAQs

خوب برای شروع فکر کردم که برای اونایی که مبتدی هستند یک سری اطلاعات اولیه رو درست کنم.البته بهتره بدونین که این مطالب ترجمه کتاب نیست و فقط برای کسانی نوشته شده که کلأ هیچ زمینه ای از adnd ندارند و تازه میخوان شروع کنن.
در ADND شخصیت ها با 6 معیار دسته بندی میشن: Strength,Dexterity,Constitution,Intelligence,Wisdom,Charisma
1) strength : یا همون قدرت بدنی. که مقدار قدرت بدنی شخصیت رو مشخص میکنه که هرچی بیشتر باشه زور شخصیت بیشتره. تغریبأ 7 تا 8 یه آدم معمولیه و 17 و 18 به بالا خیلی خیلی قوی ( از رضازاده هم قوی تر)
2) dexterity : این معیار مقدار چالاکی ؛ سرعت واکنش ؛ عکسل العمل و توازن شخصیت رو مشخص می کنه. که به جاخالی دادن وتیر اندازی و واکنش شخصیت ربط داره. از 7 تا 10 یه آدم معمولی و 17 و 18 به بالا از جکی چان سریع تر.
ادامه دارد....!!!!

Labels: FAQs

يه توضيح عالي با کليه تعريفها روی Wikipedia پيدا کردم برای اينکه هرکس مي خواد بدونه جريان چيه کاملا توجيه بشه! فقط مشکل کماکان همون انگليسي بودن موضوعه که خودتون سعي کنيد حلش کنيد! به خدا مي ارزه!!! اگر هم کسي همت کرد و ترجمه کرد به من هم اون ترجمه رو بده و من دعاش مي کنم!!!
http://en.wikipedia.org/wiki/Role-playing_game

Labels: FAQs

يه سری عکس العملها هست که بعد از مدتي بازی کردن به صورت خودکار سراغ بازيکن مياد. اول از همه اينکه دليل نميشه که يه آدم بد (ذاتا هم که بد باشه) هميشه از خودش بدی نشون بده! هميشه در نظر داشته باشين که حتي يه موجود بد مي تونه هوشمندانه عمل کنه، مي تونه برای رسيدن به اهداف خودش کلي کار خوب انجام بده، کمک کنه و حتي مهربون باشه! ذات بد دليل بر اين نيست که بايد حتما بدون فکر بزنه و بکشه! اگر به موجود بدی برخورد کردين که کمکتون مي کنه تعجب نکنيد، شايد برای او اين کار مهمه. حالا اگر آدم خوبي ديدين که کار بدی مي کنه چي؟ کلي هم انواع و اقسام detectionها را مي زنيد و آخرش مي بينيد که آدم خوبيه! پس چرا داره همه مردم يه شهر رو به کشتن ميده؟!
هميشه سعي کنيد قبل از اينکه يه تصميم مستقيم بگيريد ببينيد انگيزه های اون شخص چيه. شايد چه بد و چه خوب اون کاری که دارن انجام ميدن قراره چه در کوتاه و چه در بلند مدت اثری روی دنيايي داشته باشه در اوون زندگي مي کنن.

Labels: Gameplay Tips

هزار و يک روش بازی کردن دزد (Thief)
دزد يکي از بهترين و شايد سخت ترين کلاس های AD&D هستش. ديد اوليه که از دزد داريم اينه که يه جيب بر است! نه! اصلا اينطور نيست! دزد يکي از کلاس هايي هست که مثل جنگجو ميشه با کلي تغييرات شخصي و نقش بازی درست بازي شود. جاسوس، قاتل، نينجا و يا حتي رانجر را ميشه جزيي از اين کلاس ديد. حتما با GM در مورد شخصيت خود صحبت کنيد و سر يک سری خواص و محدوديت با هم کنار بياين. يک دزد زن مي تونه جاسوس خيلي خوبي بشه و تنها توانايي “seduction” و يا يک جادوی “charm” مي تونه کلي شخصيت او را تغيير داده و از او موجودی خطرناک بسازه. يک نينجا با لباس و شمشير خاص خودش کاملا مي تونه يک نينجاي واقعي بشه. کافيه اين توانايي رو هم داشته باشه که بتونه برای خودش بمب دودزا درست کنه. يا يه دزد با داشتن قابليت رديابي رانجری خطرناک ميشه!

با کمي تخيل و کمي هم صحبت با GM ميشه از کلاس دزد استفاده های بسياری کرد. فقط خواهش مي کنم که منطقي باشيد! به خاطر هر توانايي خاص قبول کنيد که محدوديتي هم برای اين کلاس قائل شوند (خداييش کي تا حالا يه نينجای Elf ديده؟!؟؟!!). با کمي همت ميشه با يکي دوتا قابليت يا توانايي و کمي هم نقش بازی درست، بدون اينکه عميقا اين کلاس رو دست کاری کرد و يا اصلا کلاس جديدی درست کرد از کلاس دزد موجود نقشهای بسيار متغييری ساخت. نينجا، قاتل يا جاسوس قبل از هر چيز يک روش زندگي است و نه توانايي و قابليت. يک دزد زن مي تونه سالها در دربار يک حاکم تنها نقش خدمتکار رو داشته باشه و يا يک قاتل با “surprise” کردن هدف خود به اندازه کافي نقش خودش را درست بازی کرده باشه که احتياجي به محاسبه damage برای کشتن نداشته باشه. بازيکن با صحبت در مورد کلاس مورد نظر خود با GM و تعيين محدوديت ها و قابليتهای جديد (لطفا زياد نباشن! يک يا دو توانايي گرفته شده و به نسب آن محدوديت تعريف شده کافيست!!! قرار نيست کلاس جديد بازی کنيد! قرار است نقش بازی کنيد!) مي تونه خيلي راحت از دزد يک شخصيت جديد بسازه.

مثال چند توانايي که مي تونه مورد استفاده قرار بگيره:

Labels: ADD Character Class

گرگ نقره ای – اتحاديه رانجرها
ممکنه عجيب به نظر بياد که رانجرها اتحاديه داشته باشن. اصولا رانجر شخصيتي تکرو و تنهاست که در موارد ياری رساني با گروهي همراه مي شود. اين تعريف بدون در نظر گرفتن اتفاقاتي است که حدودا سيصد سال پيش اتفاق افتاده.
سرزمينهای شمالي جنگلهای کارانداک مدتها تحت سلطه قبيله بزرگي از orcها بوده. فرمانده اين قبيله قراردادی با انسانهای سرزمينهای جنوبي برای برقراری صلح بسته بود که طي اين قرارداد نه انسانها به سرزمين orcها تجاوز مي کنند و نه orcها به سرزمين انسانها. اين قرارداد سالهای زيادی آرامش را در اين سرزمين تضمين کرده بود به صورتي که حتي سفيران هر دو سرزمين در مناطق مختلف هرکدام آزادانه رفت و آمد مي کردند. اما در همين زمان فرمانده orcها (شاکوخان) به کمک مشاور دست راست خود در حال آماده کردن هوشمندانه ترين نقشه جنگ تاريخ orcها بود. شاکوخان به کمک زارخام مشاور توانسته بود با قراردادی که با کروون (خدای زمين) بسته بود به ثروت انبوهي رسيده و کمک نظامي مهمي در قبال زير سلطه بردن تمامی سرزمينها و اعلام دين کروون به عنوان دين قالب دريافت نمايد.
در زماني اجرای نقشه خود، شاکوخان سفيران که در حقيقت جاسوسهای او بودند را در تمامي سرزمينهای جنوب مستقر کرد. ثروت انبود شاکوخان به سفيرانش اين امکان را داد که حتي سربازها، اتحاديه های دزدان، مدارس جادو و حتي تجار را خريده و اگر نه، جاسوساني باوفا در ميان آنها مستقر کند. به بهانه صلح پايدار و قدرداني از انسانها، orcها برای جشن "زندگي دوباره" وارد تمامي شهرهای جنوبي شده و قرار بود که در روز پاياني جشن از داخل شهر حمله خود را شروع کنند...

در همين ميان رانجر پيري بود که طي تمامي اين سالها هيچگاه حمله orcها به دهکده اش و قتل عام خانواده و دوستانش را فراموش نکرده بود. در تمامي سالهايي که اين صلح برقرار بوده او در ميان orcها به عنوان کشاورزی زندگي مي کرده و کم کم توانسته بود برای خود در ميان آنها جايي بدست آورد. براگن مدتها قبل از شروع حمله سعي در افشای نقشه های شاکوخان داشت ولي هيچگاه او را باور نمي کردند و در اين اواخر ثروت انبوه orcها چشمها را کور کرده بود و هيچ اتحاديه يا حاکمي حاضر به قطع روابط تجاری با orcها نبود. از اين رو براگن به تنهايي در کليه سرزمينها سعي در گرد هم آوردن افرادي کرد که بتواند آنها را متقاعد نموده و در مبارزه همراه خود سازد. چندين رانجر ديگر با او همراه شدند و هر شخصي که کينه ای از orcها داشت را پيدا کرده و به گروه خود مي پيوستند. پس از دوسال سرگرداني در تمامي سرزمينها گروه آنها به پانصد نفر رسيده بود که مردمان آنها را مانند زائراني شوم مي ديدند که از شهری به شهر ديگر تنها در مورد جنگ و نابودی حرف مي زدند.

در روز پاياني جشن "زندگي دوباره"، تمامي افراد گروه در شهر ها پخش بودند و در هر نقطه که نقشه ای شوم قرار بود اجرا شود، جلوی آن را گرفتند. سم ها در غذاها ريخته نشد، نگهبانان در جاي خود به خواب نرفتند، آبها زلال ماندند و جاسوسها و عوامل شاکوخان در لحظات آخر ناپديد شدند. در لحظه حمله هيچ چيز آن طور که بايد پيش نرفت! هشياری سربازان شهرها باعث شد که بسيار سريع ارتش orcها متواری شده و کاملا عقب نشيني کنند. روزهای بعد که شاکار orcها به پايان رسيد و سرزمينها امن شدند از براگن در پايتخت به خاطر زحماتش قدرداني شد و مقام مشاور بزرگ به او دادند. اما براگن به جنگلهای خود باز گشت و به قصد نابودی قبيله orcها تمامي افرادش را فرا خواند. براگن در نبردی که مي بايست نتيجه تمامي اين سالها تلاش را به او مي داد کشته شد. از اجساد orcهای شکست خورده در نبرد تپه ای ساختند و در جلوی آن براگن را به خاک سپردند. روی سنگ قبر او به چهار زبان نوشته شده: "براگن بريکلر، فاتح ده هزار orc و ايجاد کننده اتحاديه گرگ نقره ای".

هم اکنون "گرگ ها" در تمامي سرزمينها تک تک orcها را رد يابي مي کنند، قبيله های را شناسايي مي کنند، نقطه های استراتژيکي را کنترل مي کنند و برای اتحاديه خود عضو مي طلبند. گرگ نقره ای در حال حاظر هزار و دويست عضو دارد که اکثر آنها در تمامي سرزمينها پراکنده هستند.

Labels: Backgrounds